نتایج جستجوی عبارت «احمد ایثاری زاده مشکان پشتکوه دبستان شهید دکتر حسن آیت‌ فسا استهبان دوشیکا علی حسین نارنجی کربلای 8 شلمچه» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
شهدا سال 60 -زندگینامه شهید عباسعلی زهری زاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ » شهيد عباسعلي زهري زاده »
چلچله‌ها سرمست از فرارسیدن بهار بودند و بلبلان سرود عشق بر سر شاخساران می‌سرودند که غنچه وجود گلی زیبا در خانواده‌ای مذهبی در شهر نی‌ریز، دهم فروردین سال 1338 شکفت و با خود بهاری دل‌انگیز برای خانواده به همراه آورد. با عشق به اهل‌بیت(ع) نام عباسعلی را برایش انتخاب و بعد از اذان و اقامه، در گوشش زمزمه کردند. دوران طفولیت را با شادابی گذراند و راهی دبستان فرهمندی برای طی دوره ابندایی شد. دوره راهنمائی را در...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید احمد عابدین زاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد احمد عابدين زاده »
رسیدن پاییز زمزمه کوچ پرستوهای مهاجر را سر می‌دهد و آنها آواز رفتن را باهم می‌سرایند. راستی چه کسی می‌داند که چه می‌گویند و از چه می‌خوانند. سیزدهمین روز از پاییز سال 1343 یادآور آمدن پرستوی مهاجری بود که این بار با تولد خود بهار را میان خانواده‌ای ساده، مذهبی و متدین در شهرستان نی‌ریز به ارمغان آورد. در عمر کوتاه و پربرکت خود، دوره ابتدایی را در دبستان فرهمندی و راهنمایی را در مدرسه ولی‌عصر(عج) و دوره...
زندگینامه جانباز محمد رضا صادقی
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
محمد رضا صادقی در سال 1340 در روستای دهچاه واقع در بخش پشتکوه از توابع نی‌ریز در خانواده‌ای مذهبی و عاشق اهل بیت‌(ع) دیده به جهان گشود. پس از ‌ دوران خردسالی در سن 6 سالگی وارد دبستان عسجدی (شهید مسروری ) دهچاه شد. پس از آن وارد مدرسه راهنمایی فارابی واقع در روستای دهچاه گردید‌. ایشان می‌گوید: با راهنمایی معلم دینی و قرآن بیشتر به راه راست هدایت شده و با ‌ظلمهای ستم شاهی آشنا شدم. پس...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید محمد دادگر
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
پنجم خردادماه سال ۱۳۴۶ در روستای لای‌گردو از توابع شهرستان داراب، قاصدک‌ها مژده تولد کودکی را در کوچه‌باغ‌های روستا به ارمغان آوردند؛ شادی خانه مسلمانی زحمتکش را فراگرفت و به عشق رسول حق، او را «محمد» نامیدند. پس از مدتی به منطقه بنه‌کلاغی نی‌ریز مهاجرت کرده و در آنجا ساکن شدند. محمد، هفت‌ساله بود که تحصیلات خود را در دبستان شهید محمد مبین بنه‌کلاغی آغاز کرد و دوره ابتدایی را با موفقیت به پایان برد. سپس از ادامه...
امام زاده شلمچه
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
در خط شلمچه نزدیک شهرک دو‌عیجی؛ امام زاده کوچکی با اتاقی در حدود 12 مترمربع، وجود داشت. از بس آتش توپخانه و سایر ادوات جنگی عراق بر روی این منطقه شدید بود، ساختمان امام‌زاده تخریب و صاف شده بود. یکی از رزمندگان می‌گفت : بچه‌ها این عراقیها به امام‌زاده خودشان هم رحم نمی‌کنند‌، می‌خواهید به ما رحم کنند‌؟!  ...
شهدا سال ۶۵ -زندگینامه شهید سید حسین تاج
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
خوشا دردی که درمانش تو باشی خوشا راهی که پایانش تو باشی خوشا چشمی که رخسار تو بیند خوشا ملکی که سلطانش تو باشی خوشا آن دل که دلدارش تو گردی خوشا جانی که جانانش تو باشی عراقی همدانی در یک روز گرم ماه مرداد از سال ۱۳۴۸، گرمای دل‌انگیز وجود سید حسین تاج در میان خانواده‌ای فرهنگی و مذهبی، رنج گرمای تابستان را به شیرینی بدل کرد و روستای مشکان شاهد تولد فرزندی از ذرّه پیامبر اسلام (ص) گردید. ششمین بهار...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید احمد رئوفی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد احمد رئوفي »
شهید ازآن‌جهت عزیز و دردانه عرش الهی گشته که از گران‌بهاترین گوهر حیات، جان انسانی گذشته است. پس می‌بینی که میزان گذشت او باعزتی که به دست آورده، رابطه مستقیم دارد. احمد که در ۱۳۴۶/۶/۲۰ در خانواده‌ای متوسط و باایمان چشم به جهان گشود، از تیره همین قبیله است. هنوز ده روز بیشتر از آمدنش نگذشته بود که بیماری سختی، جسم ناتوان او را از پا انداخت. مادر وضو گرفت، سجاده را پهن کرد و روبه‌قبله نشست. احمد...
شهدا سال ۶۵ -زندگینامه شهید حسن عباس زاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
طلوع ستاره وجود حسن ۱۳۴۵/۳/۱۰ در روستای مشکان نی‌ریز، میان خانواده‌ای متدین، لبخند را بر لبها نشاند و فضای خانه را عطرآگین کرد. در گذر ایام بروز پاره‌ای مشکلات، اورا از کسب علم و دانش محروم کرد. از زمانی که بازوانش توان کار یافتند، همراه و همدوش پدر در امور کشاورزی شد تا در تأمین نیازمندی خانواده گامی هرچند کوچک بردارد. با دیدن قساوت‌های دشمن در خاک کشور، برای نخستین بار ۱۳۶۳/۲/۳ و بعد از آن نیز در تاریخ‌های ۱۳۶۴/۷/۲۶...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید حسین اسماعیلی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد حسين اسماعيلي »
حسین دومین کبوتر خونین بالی بود که عاشقانه آمد و مشتاقانه به‌سوی معشوق رهسپار شد. او که با تولد خود در سال ۱۳۴۹، شمیم بهاری را در کوچه‌های روستای مشکان از توابع نی‌ریز پراکند و جمع مذهبی و متدین خانواده اسماعیلی را شاد کرد. کودکی را با شادابی و طراوت سپری و دوره ابتدایی را در مدرسه ششم بهمن مشکان آغاز و به پایان برد. بعدازآن به دلیل عدم دسترسی به مدرسه در روستا و نبودن امکانات مادی...
نقش نیروهای شهرستان در عملیات کربلای پنج
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات کربلاي پنج »
نیروهای شهرستان نی‌ریز در این عملیات در قالب گردان کمیل عمل کردند‌. گردان پس از عدم موفقیت عملیات کربلای 4 در مرخصی به سر می برد‌. در حین مرخصی به نیروها اطلاع داده می‌شود که سریعا" جهت انجام عملیات فوق، خود را به منطقه برسانند‌. علیرغم پراکندگی نیروها در شهر و بخش‌ها و روستاهای تابعه‌، بیش از 95% آنان ظرف مدت زمانی کمتر از 24 ساعت خود را به منطقه عملیاتی یعنی اهواز و سپس شلمچه می‌رسانند و...